جمله سازي

دروووود. تو اين تاپيك يه نفر سه كلمه ميگه و نفر بعدي با اين سه كلمه جمله ميسازه...خودم شروع ميكنم:
{ايران-امريكا-زيبا}

زيبا در تيم مشترك ايران - امريكا بازي مي كند

قورباغه ، معلم ، كتاب

روزی که قورباقه ام را به مدرسه برده بودم معلم با کتاب زد لهش کرد.
سارا _ کتک _ انیشتنگ

سارا انقدر انيشتنگ را كتك زد تا اينكه داد همه در امد...
جكسون ــــــــ جومونگ ــــــــــــ فشم

جومونگ در فشم با زغال جکسون قلیان می کشد


موبایل ----سوسک---- بستنی

آفتاب نوشته است: جومونگ در فشم با زغال جکسون قلیان می کشد


موبایل ----سوسک---- بستنی

سوسكه براي موبايل جديدش بستني داد

درخت - سعيد - نماز

سعید زیر درخت نماز می خواند
نوید_ بوس _ کتک

وقتی غضنفر نوید رو بعد از چند سال دید رفت و اونرو بوس کرد اما نوید غضنفر رو کتک زد...

عروسک____دروغ____گفتمان

در تالار گفتمان پرشین جی کی دختری به نام عروسک دروغی شاخ دار گفت
عشق_ عاشقی _ عاشق

عشق،عاشق را به درد عاشقی گرفتار میکند.
توپ-برج ایفل-کرم خاکی

کرم خاکی نوک برج ایفل توپ بازی میکرد
کمپ _ بچه ها _ خواب

بچه ها تو کمپ خواب ندارن
چاق-نوید-باباش

سه کلمه جمله چی شد؟؟ فکر کنم حالت خیلی خرابه
بوس _ جیش _ لالا

خدا بهت چشم داده

نوید اول بوس کرد بابا رو بعد یادش اومد که جیش داره ف وقتی جیش کرد تازه فهمید که خدا بهش چشم داده ، تصمیم گرفت که بره لالا کنه ، رفت که بخوابه



سعادت ، سینا ، نوید

سعادت با بیل افتاده بود دنبال سینا که نوید از راه رسید...

کلنگ_کامپیوتر_پیرمرد

پیرمرد نادان با کلنگ افتاده بون به جون کامپیوتر دخترش که دیگه چت نکنه
نیما_ خودش _ خنده

نیما وقتی خودش رو تو آینه میبینه خنده میکنه
پسرشجاع-کهکشان-جوجه

پسر شجاع در کهکشان سوم جوجه کباب خورد
سینا _ خودزنی_ دعوا

نوید چون خودزنی داشت سینا اونو دعوا کرد
ماه رمضان-الکتریکی-شمال

الکتریکی شمال تو ماه رمضان دو شیفته کار میکنه
جومونگ _ سوسانو _ افسانه

نوید از افسانه دختر جومونگ و سوسانو خواستگاری کرد....

امپراطور دریا_امپراطور سرخ_یونان

امراطور دریا و امراطور سرخ در یونان زندگی میکنند
persianjk _ خودش _ خودم

persianjkجايي كه فقط ميتوني خودم و خودتو خودش و ببيني(با اين كلمه گفتنت)
خورشيد-سيل-پاستور

آخ حال میده تو سیل زیرنور خورشید پاستور بازی کنی
دامبالی دامبو _ گاو _ اسنک