سوتي دادي بيا اينجا

سوتي كه همه مي دونيد چي ؟ هركي سوتي داد بياد براي دوستاش تعريف كنه تا همه بخندن البته مي تونيد سوتي ديگران رو هم تعريف كنيد .


يه بنده خدائي كلاس اول بود يا به قول خودش ابل يه روز ديكته 18 شده هر چي مامانش
ديكته گفته هي اشتباه نوشته مامانش هم زير ديكتش نوشته

خانم جعفري پسرم اسلا دقت نمي كنه و گوش نمي كنه من چي مي گم خلاصه كلي شكايت مي كنه

معلم مي نويسه :شما خودت بي دقت تري اسلا با صاد مي نويسن نه با سين

NedA نوشته است:سوتي كه همه مي دونيد چي ؟ هركي سوتي داد بياد براي دوستاش تعريف كنه تا همه بخندن البته مي تونيد سوتي ديگران رو هم تعريف كنيد .


يه بنده خدائي كلاس اول بود يا به قول خودش ابل يه روز ديكته 18 شده هر چي مامانش
ديكته گفته هي اشتباه نوشته مامانش هم زير ديكتش نوشته

خانم جعفري پسرم اسلا دقت نمي كنه و گوش نمي كنه من چي مي گم خلاصه كلي شكايت مي كنه

معلم مي نويسه :شما خودت بي دقت تري اسلا با صاد مي نويسن نه با سين

گمونم داری پشت صر فامیلای ما هرف می ظنی . ببین خانم مدیر یه بار گفتم بازم میگم موازب باش یه وقط هالتو می گیرم اصاصی.

خواستم يه جوري بنويسم كه هيچكس نفهمه كي بوده ولي اولين سوتي رو خودم دادم

ولي شما به كسي نگو

دائي من يه گزينش داشت براي استخدام خلاصه يه ماه داشت كتاب احكام نماز و دعا مي خوند
روز گزينش همه سئوال هارو جواب ميده سئوالات سختو اخرش طرف ميپرسه امام جعفر صادق امام چندم ميگه امام هفتم

منم گفت ان شالله به اميد خدا رد مي شي

واااااااااااااااای یه سوتی باحال از خودم براتون بگم

با مریم ( دوستم ) توی اتوبوس نشسته بودیم داشتیم میومدیم خونه و گرم حرف زدن بودیم . که یهو یادم اومد باید برای کسی اس ام اس بفرستم ، با نهایت ابهت اس ام اس رو نوشتم و ارسال کردم و بلافاصله بعد از ارسال شدن گوشی رو گرفتم دم گوشم ، یه هو مریم محکم زد پس کله ام گفت خنگ خدا اس ام اس فرستادی ، شماره که نگرفتی که گوشی رو گرفتی دم گوش ات ..........

وااااااااااااااا
یعنی هیشکی تاحالا سوتی نداده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

خوب سوتی بدیم دیگه...........

اره يه نفر يه سوتي بده يه زره بخنديم

راضیه سوتی داد

حالا بهش بخندیم

اومد بگه برای عمل بینی اش 4میلیون و نیم داده ، گفت :

برای بینی دماغش میلیون و نیم داده

وااااااااااااااای

یه سوتی دیگه از راضیه :

اومد بگه بریم ذرت مکزیکی بخوریم گفت :
بریم پیتزا مکزیکی بخوریو

با دوتا از دوستام میخواستیم سوار اتوبوس شیم یکیشون رفت بلیت بده ماهم به خیال اینکه درست سوار شدیم رفتیم بالا دوستم که رفته بود بلیت بده فهمیده بود مسیر اتوبوس اونیکه روش نوشته نیست وقتی بر گشت به ما بگه همون موقع اتوبوس حرکت کرد چون شلوغ بود ما فکر کردیم اونم سوار شده یه پیرمرده از ما پرسید اتوبوس میره مترو دیگه ما ام گفتیم نه میره رسالت بنده خدا پیرمرد ایستگاه بعد پیاده شد همون موقع دیدم دوستم که با کلی دنگ و فنگ یه تلفن پیدا کرده به من زنگ زد گفت اشتباه سوار شدین و......

خوب یعنی هیچکس تا الان سوتی نداده؟؟
یه سوتی بگید بخندیم.....

سر كلاس كنكور چند سال پيش
سر كلاس رياضي استادمون رو تخته نوشته بود بينهايت البته شكل بينهايتو كشيده بود & البته مال اون رو خط بود يكي از بچه ها گفت استاد ببخشيد اين علامت پاپيون چي رو تخته كشيديد ? يعني چي ؟ كلاس منفجر شد از خنده
به علامت بينهايت مي گفت پاپيون

البته جالبي اينجا بود كه خانم ديپلم رياضي هم داشت
__________________

چند وقت پیش توی یه جلسه مهم کاری توی زاهدان که با کارفرمامون داشتیم ، من داشتم با جدیت تمام از کارمون دفاع میکردم.بحث داغ شده بود که یه دفعه من با عصبانیت گفتم بنده شخصا هفته گذشته پن تا دست رو پشت کردم.دیدم همه نگام میکنن ؛ یکی از این آقایون خشن پرسید چی فرمودین؟منم با عصبانیت گفتم‌:عرض کردم بنده شخصا پن تا دست رو پشت کردم که یه دفعه همه منفجر شدن.
آخه منظورم این بود که من 5 تا دشت رو پست کردم که نقط هاشو جابه جا کرده بودم.ولی همین اتفاق باعث شد جلسه به نفع من تموم بشه ،شانس آوردم

داشتم با يه بنده ي خدايي چت مي كردم (من معمولا فارسي چت مي كنم)
بعد واسش يه شكلك فرستادم . هواسم نبود بعد از اينكه شكلك مي فرستي انگليسي ميشه بعد شروع كردم به نوشتن يه جمله طولاني به حساب خودم داشتم فارسي تايپ مي كردم ولي به صفحه نگاه نمي كردم تا ببينم همش داره چرت و پرت انگليسي مينويسه بعدشم چون مي خواستم نشون بدم توي چت خيلي واردم سريع send كردم وبعد ديدم كه بد جور ضايع شدم

دیشب ندا می خواست بگه فرمانروا گفت : "حاکم روا"

یکی از دوستام میخواست بگه وعده ی غذایی گفت غعده ی عذایی

می خواستم به شادی (خواهرم) بگم ساعت چند کلاستون شروع می شه
گفتم کلاسه چند ساعتتون شروع می شه

منم تو دوران دبیرستان می خواستم به مدیرمون بگم
ما که نمی دونیم آقای نکویی چجوری سوال در میاره
گفتم:
ما که نمیدونیم آقای چکویی کجوری سوال در میاره

خوبه

کم کم داره سوتی های همه رو می شه

چند روز پیش که با یکی ازدوستام قصد خرید داشتیم به یک فروشگاه رسیدیم البته اتفاقی ودر طی مسیر که روی درش زده بود فقط از 5تا 8تومان بعد جالب اینجا بود که اسم هم نداشت ونوشته بودند به پیشنهاد مشتریانشون اسم انتخاب می کنند دوستم که در حال دیدن اجناس بود بهش گفتم یه اسم توپ واسه اینجا انتخاب کردم گفت چی گفتم با خرید از این فروشگاه ابروی خود را می برید دوستم گفت اره واقعا مغازه شیکی در حالی که یکی از فروشندگان دقیقا پشت سر من وایستاده بود بعد نفهمیدیم از کجا بریم بیرون

منظور محمد عزیز آبرو بوده تفلی هرچی گشته الف باکلاه یا آ پیدا نکرده وگرنه سوتی نداده

Abolqasem نوشته است:منظور محمد عزیز آبرو بوده تفلی هرچی گشته الف باکلاه یا آ پیدا نکرده وگرنه سوتی نداده

منظور شما هم طفلی بوده ؟
اشکال نداره پیدا کردن "ط" روی کیبرد یه کم سخته

معلم دينيمون مي خواست بگه : وقتي حضرت موسي عصاشو مينداخت زمين ، تبديل به مار ميشد.
به جاش گفت: وقتي حضرت موسي مارشو به زمين مينداخت ، عصا مي شد